درس اول

کنترل بیرونی می‌تواند ازدواج را نابود کند.

حال که داستان جمشید و مریم  را خوانديد،  اولین درس  این مجموعه را آغاز می کنیم.  اگر چه ما نمی­توانیم موفقیت ازدواج شما را تضمین کنیم، ولی اگر هر دوی شما عليرغم مشكلات شويي بزرگي مانند خيانت يا حتي درگيري و بد رفتاری نسبت به همديگر،  بر اين باور باشید كه در زندگي شويي تان هنوز  عشق و محبتی  وجود دارد، آموزه هایی که در اینجا به شما ارائه می کنیم می تواند موثر باشد.  آنچه كه در اینجا به شما ياد مي­دهيم  نيازمند تلاش هر دوي شما است.  بسته به سبک زندگی که برای خود انتخاب کرده اید  برخي از همسران در مقايسه با زوجين ديگر،  در بکارگیری مطالبی که در اینجا آموزش می دهیم راه سخت تری را در پيش خواهند داشت.  مطمئنا مریم با این اطلاعات بیشتر مشکل خواهد داشت. بنا بر این توصيه می کنیم که نسبت به خود و طرف مقابل صبور باشيد.

آنچه که شما باید یاد بگیرید، این است که چگونه با همدیگر و همچنین با سایر افراد مهم  زندگیتان به شیوه­ای متفاوت از روشی که در کودکی با شما رفتار شده است رفتار كنيد. آنچه یاد گرفتنش برای بسیاری از شما دشوار خواهد بود این است که صرف نظر از  اینکه دیگران چگونه با شما رفتار می­کنند، بیاموزید که مانند آنها رفتار نکنید. 

تصور ما در باره شما این است که شما هم مانند جمشید و مریم  در آغاز زندگی مشترک خشنود و رضایتمند بوده اید. اما اکنون برای مدت هاست که رابطه نیتمند  و ناخشنودی دارید. همانند بسیاری از زوجین ناخشنود  دیگر، شما نیز از ازدواجتان رضايت نداشته و یکدیگر را سرزنش می­کنید و دیگری را مسئول ناشادمانی زندگی شویی خود می­دانید. اما هیچ­یک از شما، دقیقاً نمی­دانید که مشکل در کجا ست و نمی­دانید چه باید بکنید. در این شرایط ممکن است به جدایی یا طلاق فکر کنید اما بدلایل متعدد مثل حضور فرزندان، وضعیت اقتصادی خانواده و باورهای مذهبی و فرهنگی و یا ترس از شروع یک زندگی جدید، به زندگی مشترک خود ادامه می­دهید. و شاید  به این نتیجه رسیده باشید که زندگی کردن با رنج و محنت بهتر از روبرو شدن با پیامد های ناشناخته جدایی و طلاق است.

 پس از سال­ها آموزش شيوه­هاي موثر برخورد با یکدیگر به زوجين، به سه نتيجه اصلي رسيده­ايم که از باورهای اصلی آموزه های ما به زوجین  با هر  میزان ناخشنودی  است.

نخست آنکه همه زوجینی که برای دریافت کمک به ما مراجعه می کنند از رابطه شویی خود رضایتمندی ندارند. اما هر چقدر هم که آشفته باشید و احساس بدبختی کنید، از نظر ما هیچ ایراد و نقصی در مغز شما وجود ندارد.  یک مغز ناخشنود می­تواند مجموعه­ای از علائم روانشناختی همچون افسردگی، خشم، اضطراب یا درد  ایجاد کند اما با همه این علائم، هیچ یک از شما دو نفر به داروهای روانپزشکی نیاز ندارید. در واقع اگر یکی یا هر دوی شما داروی روانپزشکی مصرف می کنید، عوارض جانبی آنها ممکن است سهمی در مشکل شما داشته باشد.

به عنوان یک روانپزشک صاحب صلاحیت ، من هرگز برای ناخشنودی و ناخرسندی افراد دارو تجویز نکرده ام و در اینجا نیز قصد ندارم که به شما توصیه کنم که دارو مصرف کنید. اگر این باور نخستین را به خاطر بسپارید- این که شما هم اکنون نا خشنودید ولی توان آن را دارید که یاد بگیرید چگونه با هم خشنود و رضایتمتدانه تر از شرایطی که  الان قرار دارید زندگی کنید- در مسیر درستی قرار داریم.

.

دوم: در یک زندگی شویی ناخشنود – تقريبا در همه موارد- ما  طرف مقابل را مسئول ناخشنودی خود می­دانیم. سرزنش کردن و مقصر جلوه دادن دیگری، ناخشنودی شما را افزايش مي­دهد. منظور ما مقصر بودن یا نبودن نیست. مشکلی که شما با آن سر و کار دارید نه جدید است و نه آنکه تقصیر شماست.  مثل جمشید و مریم، مشکل شما  به چگونگی شیوه ای که برای رابطه با یکدیگر انتخاب کرده اید بر می گردد. این همان روشی است که بیشتر زوجین ناخشنود در رابطه خود بکار می گیرند وکاری مانند سر خوردن موش های قطبی به هنگام پایین آمدن از ارتفاعات  انجام می دهند.

سوم: هر دو نفر، از روانشناسی  مرسوم که به آن روانشناسی کنترل بیرونی می­گوییم، استفاده می­کنند. بدين­دلیل به آن روانشناسی

هورمون‌هایی که شما را عاشق می‌کند

تحليل رفتار متقابل چيست؟

اختلال توجه و تمرکز و بیش فعالی ADHD